آوش و آویساآوش و آویسا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

تیتان و میتان

درد دل

1392/8/16 3:35
نویسنده : مامان جون
324 بازدید
اشتراک گذاری

10 دقیقه از 3 شب گذشته و من هنوز بیدارم

دیدم بیدار بودنم فایده ای نداره جز اید که سر درد هامو بیشتر کنه, بعد از 8 ماه و 3 روز و8 ساعت هنوز یک ساعت با آرامش نخوابیدم

گله ای نیست فقط درد دل است

انگار خواب شبانه به یه رویا تبدیل شده, هیچ وقت فکر نمیکردم یک شب درست خوابیدن روزی برام یه آرزوباشه اونم از نوع دست نیافتنیش

شاید الان من و رفتگر محلمون یه حال داریم من در حال نوشتن و اون در حال جارو کشیدن با این تفاوت که صدای جاروی اونو من میشنوم اما صدای منو کسی نمیشنوه گاهی اوقات به پنجره ها خیره میشم و با خودم میگم توی این خونه چی میگذره؟ چند تا دل شاده و چند تا دل غمگین؟ چند تا مادر خوابن و چند تا مادر بیدار؟ شاید کسی هم  به پنجره ما خیره هست ؟منم بیدارم و تب پسرم نمیذاره با خیال راحت بخوابم

وقتی چند ساعت از شب گذشته و غرق در سکوت شب و تنهاییی و فرزند بی حالت میشی اونوقته که میفهمی چقدر ارزوهات در گذر زمان فرق میکنه

اما وقتی مادر میشی میفهمی یه خواب راحت چیزی که حتی فکرشم نمیکردی برات انقدر پر رنگ میشه که حاضری رویاهای تمام کودکیت رو بدی و به اندازه یه شب مثل همون بچگی ها با همون آرزوها به خواب بری و به اندازه بچه کوچولوت کوچیک بشی و کوچیک بشی

آوش عزیزم پاکتر از آب زلال امشب برای اولین باره که داری تو تب میسوزی و منو میسوزونی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

حسام وحسنا
16 آبان 92 9:40
سلام اخه چرا تب کرده جوجوی من??? ای بابا!!دکتر بردیش یه شیاف بزاری سریع تبش میاد پایین اینجور مواقع حسام هم هفته پیش ابنجوری شده بودبه خاطر اینکه چرک گلوی ستزیادی داشت انشاالله خوب میشه.راست میگی اون موقع ها که بچه ها نوزاد بودن ومثل تو بیدار بودم به پنجره ها نگاه میکردم همین فکر ها را میکردم اماااااا این نیز بگذرد غم مخور عزیزم
مامان فرانک
16 آبان 92 20:14
من نمی دونستم که آوش تب داره مواظبش باش تشنج نکنه . امیدوارم زود برطرف بشه و دوباره صدای خنده اش رو بشنویم.
علامه کوچولو
16 آبان 92 22:44
سلام بانو عزاداریهاتون قبول التماس دعا امشب به یاد علی اصغر علیه السلام کوچولوهای نازت رو ببوس
مامان شایان(زهرا)
17 آبان 92 2:45
اخی عزیزم انشالله خوب میشه.حالتو میفهمم
مامان ثنا
21 آبان 92 20:34
اخه الهی فدات بشم خاله جون انشاالله بهتربشی عزیزدلممامانی شماهم نگران نباش عزیزدلم
مامان جون
پاسخ
ممنون گلم مجبورم نگران نباشم آخه جدیدا فهمیدم با ناراحتی هیچی درست نمیشه