5 ماهگیتون مبارک
به همین زودی و با سختی و شادی و یه عالمه اتفاقات درونی و بیرونی پنجمین ماهگردتونم رسید عزیزای من
اما این ماهگرد یه مناسبت دیگه هم داشت(تولد مامان جون بود) پس دو تا تولد رو جشن میگیریم
عمه ها و عمو ها و خاله همه امروز اینجا بودن یه عالمه عکس هم ازتون دارم با سارینا دختر عمه من
اینم یه عکس از آوش و آویسا در حال بازی
اینم یه خنده قشنگ از آوش
راستی امروز برای اولین بار براتون فرنی درست کردم آویسا خیلی دوست داشت اما انگار آوش خیلی استقبال نکرد بقایای فرنی روی صورت آویسا تو عکسا دیده میشه
عوضش آوش دیشب سرلاک رو برای اولین بار مزه کرد و دوست داشت به همین خاطر تصمیم گرفتم دادنشو به جفتتون شروع کنم.آخه دیشب آزمایشی بود یه پاتک به سرلاک سامی زدیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی