یه شب پر از استرس
سلام نی نی های گل مامان و بابا
خیلی وقته که نشده بیام و به وبتون سر بزنم چون یکم منو نگران کرده بودید. هفته پیش زمین خوردم و خیلی نگران شدم چون تکوناتون خیلی کم شد .به اصرار بقیه رفتیم اورژانس بیمارستان دکتر وقتی که دید من چقدر ناراحتم اومد بهم دلداری بده و گفت: اشکال نداره فوقش بچه ها رو به دنیا میاریم هفته 34 دو قلو ها رسیدن! منو میگی انقدر اون لحظه شوکه شدم که زدم زیر گریه آخه نمی خواستم انقدر زود دنیا بیاید. خدارو شکر بعد از انجام معاینات گفتن الان وقت دنیا اومدنشون نیست و از جفتتون نوار قلب گرفتن. واسه خودمم چون نمی تونستم راه برم(از بس سنگین شدم) یه مشت دارو نوشتن و کلی تاکید کرد که باید تا 2 یا 3 هفته دیگه استراحت مطلق باشم که یه وقت زود به دنیا نیاییدخلاصه هممون یه شب پر از استرس رو گذروندیم اما خوشحالم که شما سالم بودید و همون جوجه های شیطون همیشگی
جوجه های من امیدوارم این چند هفته رو هم خوب تو شکم مامان استراحت کنید و در آرامش و به موقع چشمهاتون رو به روی این دنیا باز کنید ما همه منتظرتونیم.